2 سال کم نیست !
داشت دو سال حبسی رو که مال رفیقش بود رو به جون میخرید
رفیقش گفت : خیلی با معرفتی
گفت این حرفو نزن! ارزش رفاقتمون بیشتر این حرفاس!
فقط یه خواهشی ازت دارم...
یه نگاه به عشقش کرد و گفت
این مدت که زندانم حواست بهش باشه!
مراقبش باش ناکس نگاه بد بهش نکنه!
خودت میدونی که چقد دوسش دارم!
رفیقش گفت : باشه داداش و هم دیگه رو بغل کردن ...
رفت زندان...
بعد دو سال برگشت...
به رفیقش نگاه کرد گفت : سلام داداش
به عــشقـــش نگاه کرد و گفت :
سلام زن داداش...