تو تاکسی بودیم بعد راننده هی دستش تو دماغش بود
خانمه که کنار من نشسته بود خواست بهش تیکه بندازه گفت:
تو این یکی هم بگرد شاید یه چیزی تو اونم باشه :))
راننده هم گفت :عجله نکن خوش شانس باشی تو همین یه چیزایی برات پیدا میکنم
تو تاکسی بودیم بعد راننده هی دستش تو دماغش بود
خانمه که کنار من نشسته بود خواست بهش تیکه بندازه گفت:
تو این یکی هم بگرد شاید یه چیزی تو اونم باشه :))
راننده هم گفت :عجله نکن خوش شانس باشی تو همین یه چیزایی برات پیدا میکنم